کد مطلب:134063 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:119

یزید و سخنگویان رزمندگان مدینه
هنگامی كه مردم مدینه در اثر ستمگریها و خونریزیهای بی حساب یزید و تجاوزات صریح وی به مقررات اسلامی در برابر حكومت شام شورش كردند فرماندار وقت آنجا از آنها خواست تا رهبرانشان به شام روند و اعتراضات خود را از نزدیك با یزید در میان گذارند شاید او پاسخهای قانع كننده ای به آنها بدهد، سران نهضت كه در رأس آنها عبداللَّه بن حنظله بود این پیشنهاد را پذیرفتند و جمعی از آنها كه ابن حنظله و عبداللَّه ابن عمر و منذر بن زبیر هم در میان آنان بودند به سوی شام رهسپار شدند، ابن ایثر می نویسد:

هنگامیكه كاروان مدینه در شام وارد شد یزید آنها را اكرام نمود و به آنان احسان كرد و جوائز بزرگی داد، به عبداللَّه بن حنظله كه مردی عابد و دانشمند و بزرگوار و شریف بود صد هزار درهم جایزه داد و با عبداللَّه هشتاد نفر از فرزندان او بودند بهر یك از آنها ده هزار درهم داد اینان هنگامی كه به مدینه برگشتند معایب و مفاسد یزید را! آشكارا ساختند و در برابر مردم مدینه ایستاده و گفتند ما از نزد كسی می آئیم كه دین ندارد و شراب می نوشد، آلات غنا و موسیقی می نوازد و زنان خواننده


نزد او می خوانند كسی كه سگ بازی می كند و شب را با ربایندگان اموال مردم به صبح می آورد و آنها دزدانی بیش نیستند.... عبداللَّه بن حنظله گفت: من از نزد كسی آمدم كه اگر نیابم فردی را مگر همین فرزندانم هر آینه با او جنگ خواهم كرد، او به من جایزه ی داد و احترام گذارد اما من جوائز او را نپذیرفتم مگر برای آنكه (از نظر مالی) نیرومند گردم و از آن نیرو علیه او استفاده كنم. منذر بن زبیر كه صد هزار درهم جایزه گرفته و هنگام مراجعت از شام بسوی كوفه نزد پسر زیاد رفته بود پس از چندی به مدینه برگشت و در برابر مردم ایستاد و گفت كه یزید بمن صد هزار درهم جایزه داد اما این جایزه مرا از گزارش وضع او به شما (و آنچه كه من از وی دیدم) باز نمی دارد، مردم مدینه! به خدا قسم یزید خمر می نوشد بخدا قسم او آنقدر در حال مستی بسر می برد كه نماز خود را ترك می گوید....» [1] .

آری آلودگی و فجور یزید تا آنجا علنی و آشكارا بود كه كاوران مدینه نتوانست آنها را نادیده بگیرد و به اطلاع مردم نرساند، آنها با آنكه مورد لطف یزید قرار گرفته بودند و جوائز فراوان به آنان داده بود با اینحال حقایق تلخ و دردناكی كه از نزدیك دیده بودند برای مردم مدینه بازگو كردند.



[1] كامل ابن اثير ج 4 صفحه ي 41- تاريخ طبري ج 4 صفحه ي 368 با قدرت تفاوت.